تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری
تحلیل سرمایه گذاری چیست؟
تحلیل سرمایه گذاری، معیاری وسیع است که دربردارنده ارکان ارزیابی دارایی ها، بخش ها، و روندهای مالی می باشد. این عمل می تواند شامل تحلیل سوابق گذشته به منظور پیش بینی عملکرد آینده، انتخاب بهترین ابزار سرمایه گذاری مطابق میل سرمایه گذار، ارزیابی اوراق بهادار یا دسته ای از آنها، برای ریسک، پتانسیل بازدهی یا نوسان قیمت نیز باشد.
تحلیل سرمایه گذاری، کلید استراتژی های ایمن سرمایه گذاری است.
تحلیل سرمایه گذاری چگونه کار می کند
تحلیل سرمایه گذاری می تواند در تشخیص عملکرد سرمایه گذاری و اینکه چقدر برای سرمایه گذار مناسب است، کمک کند. عوامل کلیدی در تحلیل سرمایه گذاری شامل قیمت اولیه، مدت زمان مورد انتظار برای حفظ سرمایه گذاری، و نقش سرمایه گذاری در سبد سهام می باشد.
در سرمایه گذاری، یک روش برای همگان مناسب نیست. در کنار انواع مختلفی از سرمایه گذاران با اهداف، افق های زمان، و درآمدهای متنوع، اوراق بهاداری نیز هستند که بیشترین تطابق را با پارامترهای مذکور دارند. ممکن است سرمایه گذاران مسن تر، ریسک پذیرتر از همتای جوان تر خود باشند که برای دوران بازنشستگی خود پس انداز می کنند.
تحلیل سرمایه گذاری، می تواند نمای کلی یک راهبرد سرمایه گذاری، از نظر فرایندهای انجام شده در ساخت آن، نیازها و موقعیت مالی در آن زمان، اثرات تصمیم ها بر سبد سهام، و در صورت نیاز، اصلاح آن را نیز ارزیابی کند.
سرمایه گذارانی که قادر به تحلیل سرمایه گذاری خود نیستند، می توانند از مشاور سرمایه گذاری ما یا متخصصان مالی دیگر کمک بگیرند.
انواع تحلیل سرمایه گذاری
علیرغم تنوع بالا در روش های تحلیل اوراق بهادار، بخش ها، و بازارها، تحلیل سرمایه گذاری می تواند به چند بخش کوچک تقسیم گردد.
بالا-پایین در مقابل پایین-بالا
هنگام تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری، سرمایه گذاران می توانند از دو رویکرد پایین-بالا یا بالا-پایین بهره برداری نمایند. تحلیل سرمایه گذاری پایین-بالا، شایستگی های سهام، مثل ارزش گذاری، صلاحیت مدیریت، قدرت قیمت گذاری، و سایر مشخصات منحصر به فرد سهام و کمپانی مربوطه را آنالیز می کند. این روش، برای طبقه بندی سرمایه، بر چرخه های اقتصادی یا بازار تمرکز ندارد. در واقع، هدف این روش پیدا کردن بهترین شرکتها و سهام بدون در نظر داشتن روندهای بزرگتر است. به دیگر سخن، سرمایه گذاری پایین-بالا رویکرد خرد را به کلان ترجیح می دهد.
رویکرد کلان، تحلیل بالا-پایین است. این روش قبل از تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در کمپانی های مشخص، بر روندهای اقتصادی، بازار، و صنعت تاکید دارد.
تحلیل بنیادی در مقابل تکنیکال
روشهای دیگر تحلیل سرمایه گذاری، شامل تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال است. تحلیل بنیادی بر ارزیابی سلامت مالی شرکت ها به همراه چشم انداز اقتصادی متمرکز است. کاربران این نوع تحلیل، به دنبال سهامی می گردند که از نظرشان کم ارزش اند – با قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خود تجارت می شوند. معمولا با استفاده از تحلیل پایین-بالا، این سرمایه گذاران سلامت مالی، چشم اندازهای آینده، پتانسیل سود سهام، و خندق اقتصادی کمپانی را ارزیابی کرده تا راجع به سرمایه گذاری تصمیم بگیرند.
تحلیل تکنیکال، بر ارزیابی الگوهای قیمت سهام و پارامترهای آماری، به وسیله گراف ها و نمودارهای محاسبه شده توسط کامپیوتر تاکید دارد. برخلاف تحلیلگران بنیادی، که هدفشان ارزیابی ارزش ذاتی سهام است، تحلیلگران تکنیکال روی الگوهای قیمت سهام، سیگنال های معاملاتی و ابزارهای متنوع دیگر، به منظور دریافتن قدرت یا ضعف سهام، تمرکز دارند.
بازارهای مالی گرچه بسیار جذاب بوده، سودآوری خوبی داشته و همه میتوانند وارد آن شوند، ولی اگر کسی بدون دانش و اطلاعات کافی وارد این حوزه شود، نه تنها سودی برایش ندارد، بلکه ممکن است همه سرمایهاش را هم از دست بدهد. علم اقتصاد و سرمایهگذاری در این سالها در حال رشد و تدوین بوده و اقتصاددانان امروزه سه تحلیل مهم برای پیشبینی و تصمیمگیری در بازارهای مالی ارائه دادهاند. فرقی نمیکند در چه بازاری میخواهید فعالیت کنید، بازار طلا، مسکن یا بورس یا بازارهای دیگر، باید با این سه تحلیل آشنا باشید و ابزارهایی که برای این تحلیلها لازم است را بشناسید. در ادامه با بیشتر با این سه تحلیل آشنا میشوید.
تحلیل بنیادی یا fundamental
در تحلیل بنیادی پیشفرض این است که هر دارایی، بنیاد و زیرساختی داشته و این زیرساختها بر قیمت آن دارایی مؤثرند. این مؤلفههای زیرساختی فقط منحصر به خود آن دارایی و شرکتی که آن را عرضه میکند نبوده، بلکه در سطح کلانتر و از دید بالاتر باید عوامل مؤثر بر دارایی را نگاه کرد. ارزش نهایی یک دارایی را پارامترهای مختلف، از ابعاد کلان تا کوچکترین پارامترها، مشخص کرده و در تحلیل بنیادی همه این عوامل باید بررسی شود تا بتوان قیمت دارایی موردنظر را تشخیص داد یا پیشبینی کرد. نمایی از مسیر تحلیل بنیادین در تصویر زیر نمایش داده شده است.
مثلا، در قدم اول، روابط سیاسی کشور با جهان بررسی میشود، سپس ساختار اقتصادی کشور، در قدم بعد وضعیت کلی آن صنعت را باید بررسی کرد، و در آخرین مرحله شرایط شرکت ارائهدهنده (نقشه راه، تیم مدیریتی، برنامه توسعه و …) مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیرد تا ارزش آن دارایی تعیین شود. بعد از اینکه با تحلیل بنیادی ارزش یک دارایی مشخص شد، به سه نتیجه ممکن است رسید: یا ارزش فعلی دارایی بیشتر از چیزی باشد که در آینده ممکن است رخ دهد، یا قیمت فعلی مناسب است، یا قیمت فعلی کمتر از چشمانداز آینده است و در آینده قیمت با جهش روبرو میشود. هرکدام از این نتایج به دست آمد، سرمایهگذار میتواند بهتر تصمیم بگیرد و احتمال سوددهی بیشتر خواهد شد. در اینجا خیلی مختصر در مورد تحلیل بنیادی صحبت کردیم،
تحلیل فنی یا Technical
در تحلیل تکنیکال تغییرات قیمت یک دارایی بررسی میشود تا رفتار قیمت در آینده مشخص شود. این تحلیل از اواخر قرن 1800 میلادی و بر مبنای تئوری داو شکل گرفت. پیشفرض این تحلیل این است که با نمودارهای قیمتی میتوان آینده را پیشبینی کرد و همهی آنچه که سرمایهگذار به آن نیاز دارد، در دل همین نمودارها است. فرقی نمیکند در حال بررسی قیمت کدام دارایی هستید، برای پیدا کردن بهترین زمان خرید یا فروش کافی است تاریخچه قیمت و حجم مبادلات آن دارایی را داشته باشید.
برای اینکه تحلیل تکنیکال بهتر و دقیقتری داشته باشید بهتر است نمودارهای شمعی ژاپنی را بررسی کنید. چون کندل استیکها میتوانند در هر تایم فریمی، حداکثر و حداقل قیمت، و همچنین قیمت باز شدن و بسته شدن را نشان دهند. اما در نمودارهای خطی، تنها قیمت نهایی ثبت میشود. برای تحلیل تکنیکال لازم است با مفاهیم اساسی همچون کانال قیمت، روند قیمت، سطح حمایت و سطح مقاوت آشنا باشید. برای آشنایی با این مفاهیم میتوانید از مقاله تحلیل Technical کمک بگیرید. تحلیل تکنیکال فقط به بررسی نمودارها و حجم معاملات و قیمت دارایی در گذشته میپردازد. به همین خاطر اصلاً توصیه نمیشود که تنها بر این تحلیل تکیه شود. اخبار و اتفاقاتی همیشه در حال رخ دادن است که تأثیر مستقیمی بر بازار و تغییرات قیمتی دارند، بنابراین خوب است که همراه تحلیل تکنیکال اخبار سیاسی و اقتصادی نیز دنبال شود.
برای آنکه در این روش معاملاتی و معامله بر پایه تحلیل تکنیکال موفق باشید، لازم است از ابزارها و نرمافزارهایی استفاده کنید که تاریخچه دقیق قیمت و حجم دارایی را نشان میدهند.
تحلیل احساسات یا sentimental
همیشه خواندهایم و به ما گفته شده براساس احساسات نباید وارد معامله شد. از طرف دیگر میدانیم برای سودآوری بیشتر لازم است دانش و اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشیم و با ابزارها آشنا باشیم و از آنها به درستی استفاده کنیم. اما چه تعداد از کسانی که در بازارهای مالی در حال فعالیتند، دانش کافی دارند و از ابزارهای درست هم استفاده میکنند؟ یا چند درصد از سرمایهگذاران بدون دخالت دادن احساسات خرید و فروش انجام میدهند؟ با وجود اینکه همه میدانیم برای سرمایهگذاری موفق باید براساس دانش معامله کرد، ولی واقعیت این است که خیلی از معاملهگران براساس حسشان خرید و فروش انجام میدهند. وقتی تعداد این افراد زیاد شود، به احتمال زیاد روند کلی بازار تغییر میکند و نتیجهای برعکس تحلیلهای اصولی رخ میدهد. بنابراین لازم است که به احساسات تریدرها نیز توجه کنید. و برای آنکه سرمایهگذاری موفق و پرسودی داشته باشید، حتما باید علاوه بر تحلیل فاندامنتال و تکنیکال، با جو روانی ایجادشده بین معاملهگران نیز آشنا باشید.
بدون دیدگاه